شعبان دهلیز ماه رمضان - دانشکده فنی و مهندسی کبودرآهنگ
شعبان دهلیز ماه رمضان
ماه شعبان المعظم ماه نیایشِ عارفانه و دانشگاه ترقی و ماه خودسازی و تهذیب و تزکیه نفس است. ماه رجب و شعبان را برای کسب این آمادگی و درک هرچه بیشتر عظمت ماه رمضان قرار داده اند.
ماه شعبان از ایام الله بندگان و مومنان حقیقت جو است. شعبان تنها ماهی است که در آن، شهادت هیچ یک از ائمه معصوم واقع نشده است. ماه سرور اهلبیت علیهم السلام و عاشقان است.
چند نکته
اول: شخصیت های بزرگ و ارزشمند خاندان ائمه اطهار علیهم السلام در این ماه شعبان پای به گیتی گذاشته اند که سبب فخر انسان های آزاده و دوستدارانش تا قیام قیامت می باشند.
دوم: ماه شعبان ماه بسیار شریفی بوده و منسوب به پیامبر اکرم(ص) است. و ماه دعا و مناجات و نیایش بندگان و ماه ورود به ماه مهمانی خدا که همه بندگان به انتظار شهرالله و ضیافه الله نشسته اند. ماه شعبان را ماه خودسازی و تهذیب و تزکیه نفس و پالایش می دانند. تا با قلبی آکنده از مهر و محبت الهی وارد به رمضان گردند. در اینجا برآنیم تا جایگاه و عظمت این ماه را به ترسیم بکشیم. و در دریای زلال مناجات شعبانیه به تماشا نشینیم و از رهنمود بزرگان و عارفان در حوزه معرفتی شعبان بهره گیریم. باشد که معرفت خود را افزایش داده و مهم تر آنکه مرد عمل باشیم تا نوشتار!.
دعوت به شعبان المعظم
ماه شعبان مقدمه ماه رمضان است و ماه رمضان ماه ضیافت الهی است. و آنکه دل خود را از پیش آماده ساخته باشد می تواند بهره ای فراوان از رزق های دنیایی و آخرتی آن برگیرد.
خداوند دگر بار درهای رحمتش را به سوی بندگان گشوده و آنها را در قرقگاه زمانی قرار داده که در آن ارض و عرش به هم نزدیک گشته اند. ماه شعبان با همه برکات بی پایانش فرا رسیده است، ماه دعا و عبادت، ماهی که پیغمبر(ص) تا آخر عمر، آن را بزرگ می داشتند و در مقابل آن خضوع می کردند و خود را به صیام و قیام در ماه شعبان عادت داده بودند.
شعبان دهلیز ماه رمضان
ماه شعبان، دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهی است.[1]اگر کسی وارد آن شود و همت کند می تواند بهره ای بسیار از توفیق و قرب الهی برگیرد. بهره ای که مخصوص ماه رمضان است و در ماه های دیگر یافت نمی شود. کسی که صرفا به روزه آن دل ببندد اندکی از نعمات این دریای بی نهایت را خواهد چشید. اما آنها که از پیش خود را آماده ساخته اند، توشه ای بسیار از این رحمت الهی برای خود و دیگران برمی گیرند.ماه رجب و شعبان را برای کسب این آمادگی و درک هرچه بیشتر عظمت ماه رمضان قرار داده اند.
باید از اهل غفلت نباشی
دعا غیر از قرائت و خواندن کلمات و حروف است، تا اینکه بداند چه می گوید؟ و از پروردگار خود چه درخواست می کند؟ در این صورت بر دعا کننده صدق نمی کند که از پروردگار خود فلان چیز را خواسته است بلکه صدق می کند که الفاظی را قرائت کرده و خواننده الفاظ، غیر دعا کننده و خواهنده است. و آنچه سبب استغفار و توبه بنده می شود، این است که او به خویشتن و گناهان خویش و کوتاهی هایش آگاه باشد. «أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ» آیا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می شوند!»[2]
امیرالمومنین علی علیه السلام در مناجات شعبانیه حال چنین بنده ای را به زیبایی به تصویر می کشد؛ آنگاه که با حالی پریشان خدای خویش را می خواند: فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا همانا به سوی تو گریختم،و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم.
و با نظر به اعمال خویش، معبود را عاشقانه صدا می زند؛ و ان ادخلتنی النّار اعلمت اهلها انّی احبّک و اگر مرا وارد دوزخ کنی، فریاد می کشم تو را دوست دارم.
و پس از اعتراف به کوتاهی خویش، نظر به لطف و کرامت پروردگار، تمام بیم اش را به امید و توکل مبدل می سازد؛ إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی خدایا گر خطاهایم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم پوشی کن.[3]
خداوند متعال در پاسخ بنده اش در قرآن کریم می فرماید: أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ آیا[کیست] آن کس که درمانده را چون وی را بخواند اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می گرداند.[4] و فرموده است: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ مرا بخوانید تا برای شما اجابت کنم.[5]
شعبان دریای رحمت واسعه
دوستان ماه رجب رفت! چه کار کردید در این ماه، آیا شما ناراحتید که ماه رجب از دست رفت؟! رجب ماه خدا بود، ماه استغفار بود. تعبیراتی که در روایات داشت ماه رجب را اصب می گویند چون رحمت و مغفرت الهی بر امت ریزش می کند. آیا از این باران رحمت به دلِ شما هم رسید این را احساس می کنید. آیا خودمان را در این معرض قرار دادیم؟!
واقعا بنشینیم فکر کنیم به موقعیت زمانی و مکانی که از دست رفت... به ماه شعبان وارد شدیم و این هم یکی از موقعیت هاست. حزن نسبت به گذشته، باید نقش سازندگی داشته باشد نسبت به آینده.
و اینک ماه شعبان فرا رسیده است. ماه، ماه استغفار است. ماه پیغمبر اکرم(ص) است. در روایات داریم که حضرت فرمودند: «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَی شَهْرِی»، ماه شعبان ماه من است؛ خداوند کسی را که در این ماه به من کمک کند، رحمت کند!. در این ماه هم بسیار راجع به استغفار سفارش شده است اگر کسی واقعا دلش تکان خورده باشد و واقعاً از نظر دل و قلبش محزون باشد، اندوهگین باشد، نسبت به گذشته از دست رفته اش، در صدد جبران است.
پیغمبر رحمة للعالمین است، ماه هم، ماه پیغمبر است؛ حال او می خواهد بندگان را شستشو داده و وارد دریای رحمت کند، پس از ما می خواهد که با استغفار و توبه، به او کمک کنیم.[6]
و هر کس که منزلت این دعوت بزرگ را بشناسد، به ناچار اهتمام به خرج می دهد، تا مگر مشمول آن شده، در آن داخل شود و همچنین امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: از آن زمان که شنیدم منادی رسول خدا صلی الله علیه و آله ندا می داد، روزه ماه شعبان از من فوت نشد پس اگر خدا بخواهد پس از این نیز روزه شعبان از من فوت نخواهد شد، تا زمانی که زنده ام. این در خصوص روزه وارد شده است و بر این قیاس کن، یاری رسول خدا صلی الله علیه و آله را از جهت های دیگری مانند نماز، صدقه، دعا و دیگر راه های خیر و نیکی.[7]
مردم ارزش نعمت مناجات با خدا را نمی دانند
البته بیشتر مردم ارزش نعمت مناجات با خداوند متعال را نمی دانند! و به درستی که منشأ این مناجات ها، علوم و معارف ارزشمندی است که کسی بر مقام و حدود و دایره آن آگاهی نخواهد یافت، جز اهل آن و آنان اولیای خداوند هستند، کسانی که از راه «کشف» و «شهود» به آن دست یافته اند. و رسیدن به حقیقت این مکاشفه ها به درستی که از بزرگ ترین نعمت های اخروی است که هیچ یک از نعمت های دنیوی را نمی توان با آن مقایسه کرد و اشارت صادق آل محمد صلی الله علیه و آله به همین است، آنجا که می فرماید:
به درستی که اگر همه مردم، آنچه را که در فضیلت معرفت خداوندی وجود دارد، می دانستند، چشم های خود را به آنچه دشمنان، از تمتعات زندگی دنیوی از آنها بهره می برند، باز نمی کردند، و دنیای آنها، در نزد اینان از آنچه در زیر پاهای خود لگد می کنند(شن و گل) پست تر می شد و به معرفت خداوندی متنعم شده و لذت می بردند، مانند کسی که در باغ های بهشت همواره با اولیای خداوندی همنشین باشد.[8] در این میان برای توجه و کسب فضائل بیشتر اعمالی نیز برای این ماه مطرح گردیده است. امید آنکه از مناجات کنندگان باشیم.
دعاهای ماه شعبان راه رسیدن به طریقت پیامبر
دعاهای ماه شعبان مدرسه انسان سازی، شناخت و راه رسیدن به طریقت پیامبر(ص) است.
ماه شعبان ماه خودسازی و ماه پیامبر(ص) است. قرآن کریم، پیامبر(ص) را اسوه حسنه و الگوی معرفتی و اخلاقی برای امت اسلام قرار داده تا جایی که خود قرآن هم بر اهمیت الگوگیری از رسول خاتم(ص) تأکید می کند. شخصیت پیامبر اسلام آن قدر در قرآن اهمیت دارد که خدای متعال حتی به فرشتگان هم خطاب می کند بر محمد(ص) درود و تهنیت بفرستید؛ زیرا پیامبر(ص) شخصیت بزرگ اسلام است و حق زیادی بر امت اسلام دارند.
صلوات هایی که در حق پیامبر(ص) در ایام شعبانیه آمده است را محترم بشمارید و چون پیامبر (ص) تا زنده بود اهل تهجد، نماز شب، عبادت، بندگی و خدمت به جامعه و اسلام بودند. نمازهای پیامبر(ص) فواید زیادی برای امت اسلام خواهد داشت. یکی از فواید آن شفیع و طریق راه قرار دادن پیامبر(ص) است، باید از خدا بخواهیم رسولش را شفیع و طریق راه برای سعادت انسان ها قرار دهد. انسان ها باید تلاش کنند تا از طریق معرفت شناسی و از راه و روش پیامبر(ص) به سعادت برسند، این مسیر و طریق قرار دادن، هیچ گونه مزاحمتی نخواهد داشت، چون وسیع است.
خدا راه و روش و سبک زندگی رسول خاتم(ص) را طریق و صراط مستقیم و الی الله برای انسان ها قرار داده تا انسان ها از این دشت باز و بدون هیچ گونه مزاحمتی بهره ببرند و به نهایت درجه کمال برسند. دعاهای ماه شعبان مدرسه انسان سازی، شناخت و راه رسیدن به طریقت پیامبر (ص) است و خوشا به حال آنهایی که از این ظرفیت استفاده می کنند و خود را به طریقت و راه و روش پیامبر (ص) نزدیک می کنند. باید در این ماه شعبان که ماه رسول خاتم(ص) است، از خدا بخواهیم تا همانند امام حسین علیه السلام دارای همت و اراده قوی باشیم، اگر کسی وارد دانشگاه شد، باید تلاش او این باشد که به نهایت درجه علمی یعنی متخصص در آن رشته خاص بشود، این همان همت بلند است.
امام حسین علیه السلام همت بلند داشتند یعنی کاری انجام دادند که تا الان مانند آن را کسی انجام نداده و خدا هم همت های ضعیف را دوست ندارد. باید در این ماه از خدا بخواهیم رحمت و موهبت خود را به ما عطا کند و تا زمانی که در دنیا هستیم، باید سعی کنیم از دایره رحمت الهی خارج نشویم هم چنانکه بسیاری از شخصیت ها و صاحبان اهل معرفت این گونه بوده اند.[9]
جایگاه و عظمت مناجات شعبانیه از دیدگاه امام خمینی ره
این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک و تعالی مناجات کند. در اسلام، برخی زمان ها بر اوقات دیگر، فضیلت و برتری دارد. این فضیلت، گاه به دلیل حادثه مهمی است که در آن زمان رخ داده است. چنان که عید مبعث به دلیل بعثت پیامبر گرامی اسلام و عید غدیر به علت برگزیده شدن علی علیه السلام به جانشینی رسول اکرم(ص)، مبارک و با فضیلت شمرده شده اند. اما برخی اوقات و زمان ها، به خاطر ویژگی های خاصی که دارند، برتر و مهم هستند. سه ماه رجب، شعبان و رمضان، از جمله ماه هایی به شمار می روند که بر فضیلت و کرامت آنها تاکید شده است.
«ماه شعبان برای... مهیا کردن مسلمین است برای ضیافت خدا[ماه رمضان]، ادبش آن مناجات شعبانیه است. من ندیده ام در ادعیه، دعایی را که گفته شده باشد همه امامها این دعا را می خواندند،[ولی] در دعای شعبانیه این هست؛ اما من یادم نیست که در یک دعای دیگری دیده باشم که همه ائمه این را می خواندند. این مناجات شعبانیه برای این است که شما را، همه را مهیا کند برای «ضیافة اللَّه». یک کج فهمی هایی در انسان هست که این کج فهمی ها گاهی خیلی زیاد می شود. اینها دعا را نمی فهمند چی هست، لهذا، خیال می کنند که حالا ما خوب، قرآن را می گیریم دعا را رها می کنیم. اینها نمی فهمند که دعا اصلًا چی هست. مضامین ادعیه را نرفته اند ببینند که چی هست، به مردم چی می گوید، چه می خواهد بکند. اگر نبود در ادعیه الّا دعای مناجات شعبانیه، کافی بود برای اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایی که این دعا را انشا کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان یا خودشان می گویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفای اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایی که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کرده اند.[10]
رسول گرامی اسلام(ص) در مورد ماه رجب می فرماید: رجب، ماه استوار خداوند است و بدان سبب آن را استوار نامیده اند که هیچ ماهی از نظر حرمت و عظمت به آن نمی رسد. مردم عصر جاهلیت، رجب را بزرگ می داشتند. اما اسلام، بر عظمت و فضیلت آن افزود. پیامبر اکرم در جایی دیگر می فرماید: «بدانید که رجب، ماه خداوند و شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است.» در روایات و سخنان پیشوایان اسلام، همواره از این سه ماه به عظمت و شرافت یاد شده و آنها را موقعیتی مناسب برای عبادت و خودسازی دانسته اند. امام خمینی(س)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این مورد می فرماید: «این سه ماه رجب و شعبان و رمضان، برکات بسیار نصیب انسان هایی که می توانند استفاده کنند از این برکات، شده است.»[11]
جایگاه و عظمت مناجات شعبانیه از دیدگاه مقام معظم رهبری
در همین صلواتی که در مفاتیح مقرر است:«الّذی کان رسول اللَّه (صلّیاللَّهعلیهواله) یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه واعظامه الی محلّ حمامه»؛ پیغمبر تا دم مرگ، تا آخر عمر، ماه شعبان را بزرگ میداشت و در مقابل ماه شعبان خضوع میکرد و عادت داده بود خودش را به صیام و قیام در ماه شعبان. در دنباله این صلوات هست که: «اللّهم فاعنّا علی الاستنان بسنّته فیه»؛ از خدا میخواهد که ما را هم موفق بدار که همان سنت پیغمبر را در ماه شعبان رعایت کنیم.
این ماه شعبان – حتماً میدانید دیگر– دالان و دهلیز ماه رمضان است. ماه رمضان تالار ضیافت الهی است؛ یک تالار عظیم که اگر کسی وارد آن تالار شد و به خود فرصت داد و همت کرد که از آنچه در آنجا خدای متعال آماده کرده، به خودش بهرهای برساند، بهره فراوانی خواهد برد که آن بهره در ماه شوال و ماه های دیگرِ سال نیست؛ فقط مخصوص ماه رمضان است. …
برای اینکه انسان بتواند وقتی وارد این تالار شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفادهای ببرد و برای اینکه این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یک جور، شعبان یک جور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید.
مناجات شعبانیه و دعای کمیل دعای عاشقانه
من یک وقتی از امام رضوان اللَّه علیه پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان میآید و دوست دارید. فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که میدانید اصلاً ورود اصلیاش مال شب نیمه شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعلمتُ اهلها انّی احبّک»؛ جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم. و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ علیک بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد میکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.
باید با اینها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی اوقات به وسیلهای که انسان را به اوج آسمانها و اوج معنویت میبرد، تبدیل میشود؛ گاهی هم به عکس، به سنگ سنگینی تبدیل میشود که بسته شده به پای انسان و انسان را تا اعماق آب، تا اعماق دره فرو میبرد؛ غرق میکند؛ پدر انسان را درمیآورد. اگر دل را به پول و به شهوت جنسی و به مقام و به این چیزها دادید، این همان سنگ سنگین است؛ دل دیگر نیست. در آن صورت:
ده بود آن، نه دل که اندر وی |
| گاو و خر بینی و ضیاع و عقار |
آن دلی که انسان در آن عشق اتومبیل فلان جور دارد، آن دل نیست، گاراژ است! بنگاه معاملاتی است! آن دلی که همهاش در آن میل جنسی موج میزند، دیگر دل نیست، آن عشرتخانه است. شاعر، آن زمان که ضیاع و عقار و زمین و ملک و گاو و خر در زندگی نقش داشته، از اینها نام برده و میگوید دلی که اینها در آن باشد، آنجا طویله است! ده است! دل، نیست؛ دل جای خداست؛ جای نور است.[i]
امام خمینی ره و مناجات
به عنوان حسن ختام باز می گردیم به بررسی و مرور عارف و سالک بالحق، حضرت امام خمینی(س) در مورد خواندن دعا در ماه شعبان و به ویژه مناجات شعبانیه:
مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک و تعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. شاید بعضی از جهال ما هم این طور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایی که از ائمه وارد شده است، اینها تشریفات است. می خواهند ما را یاد بدهند و حال اینکه مسئله این نیست، مسئله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها، آنها می دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند، آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجاتهایی است که اگر یک نفر انسان دل سوخته، یک عارف دل سوخته، نه از این عارف های لفظی– بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است...[13]
تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه
مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال...بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم.[14]
تفسیری از مناجات شعبانیه
و چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجات های ائمه اطهار سلام الله علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است نمی توانند وجدان کنند. آیه شریفه در قرآن: ثم دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی خوب، مفسرین، فلاسفه در این باب صحبت ها کردند، لکن آن ذوق عرفانی کم شده است: إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَإِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا اینها عناوینشان را خیال می کند انسان، خوب، ما هم می دانیم. نه عارف و نه فیلسوف و نه دانشمند نمی توانند ذوب کنند چی هست مسئله. مسئله فصعق لجلالک که مبداش قرآن است: و خَرّ موسی صَعِقا مسئله ای است که انسان گمان می کند که خوب افتاد غش کرد «صعق» یعنی غش کرد، اما این غش چی بوده است؟ غش حضرت موسی چه بوده است؟ این مسئله ای نیست که غیر موسی بفهمد یا: دنی فتدلی را، این مسئله ای نیست که غیر آن کسی که «دنو» پیدا کرده است بتواند فهم کند، ادراک کند، ذوب کند. یا همین جملاتی که دراین مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست، مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است. ریاضات بسیار می خواهد تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته[با فتح تا] نه ناجیته[با ضم تا] «ناجیته» این چی است؟ خدا با آدم مناجات می کند، چی است مناجات؟ چه خواسته اند ائمه؟[15]
لزوم ایمان به مناجات
این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است. همه ائمه این دعا را، این مناجات را می خواندند، این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می خواندند. چی بوده است این؟ بین آنها و خدای تبارک و تعالی چه مسائلی بوده است؟ هب لی کمال الانقطاع الیک کمال انقطاع چی است؟ و بیدک لابید غیرک زیادتی و نقصی و نفعی و ضرّی؛ خوب، آدم به حسب ظاهر می گوید خوب، همه چیز با اوست. اما وجدان این مطلب که هیچ ضرری به ما نمی رسد الا به دست اوست، هیچ منفعتی نمی رسد الا به اوست، اوست ضار و نافع، اینها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است. و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظی ولو یک جلوه کوچکی در دل ها و قلب های ما واقع بشود، و لااقل مومن به این بشویم که قضیه «صعق» چه قضیه ای است. مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را مومن بشویم به آن، انکار نکنیم، نگوییم اینها حرف های درویشی است. همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است، همه این مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن، لکن به نحو لطیف. آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند، و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند؛ البته به حقیقت اش هم کم آدمی است که می تواند پی برد تا چه رسد به اینکه ذایقه روح بچشد این را. چشیدن ذایقه یک مسئله فوق این مسائل است.[16]
معنای کمال انقطاع
در مناجات مبارک شعبانیه می خواند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک. الهی و اجعلنی ممن نادیته فاجابک و لا حظته فصعق لجلالک»
این کمال انقطاع، خروج از منزل خود و خودی و هرچه و هر کس، و پیوستن به او است و گسستن از غیر، و هبه ای الهی است به اولیای خلص پس از صعق حاصل از جلال که دنبال گوشه چشم نشان دادن او است و لا حظته... و ابصار قلوب تا به ضیاء نظره او نور نیابد، حجب نور خرق نشود و تا این حجب باقی است، راهی به معدن عظمت نیست و ارواح تعلق به عز قدس را درنیبندد و مرتبت تدلی حاصل نیاید ثم دنی فتدلی. ادنی از این، فنای مطلق و وصول مطلق است.[17]
مناجات کم نظیر
آن چیزی که در قرآن به طور اسرار است، در ادعیه ائمه ما به طور اسرار است. در دعای شعبانیه می خوانیم که عرض می کند به خدا: و اجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک فناجیته سرا و عمل لک جهرا، مسئله «صعق» را می آورد در میان، همان معنایی که در قرآن کریم راجع به حضرت موسی می گوید: فلما تجلی ربه للجبل و موسی در «صعق» واقع شد. این ماه صعق است و این هم ماهی است که همان صعق را می خواهد. این ماه تجلی الهی است بر پیغمبر اکرم و این ماه تجلی الهی به تبع پیغمبر اکرم بر امامان است. حضرت مهدی- سلام الله علیه- ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛ چنانچه آنچه از قرآن و پیغمبر اکرم برای بشر معلوم شده است، بعض ابعاد آن معنویات است، معنویاتی در قرآن است که برای هیچ کس جز پیغمبر اکرم و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده اند، کشف نشده است. و در ادعیه ما مسائلی است که همان طور است؛ همان طوری که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجوات است. آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت. آن خاتم ولایت کلی بالاصاله است واین خانم ولایت کلی به تبعیت است. پس این دو ماه، ماه هایی هستند که باید ما راجع به آنها احترام قائل بشویم و ادعیه ای[را] که دراین ماه مبارک؛ ماه معظم شعبان وارد شده است و پس از آن در ماه مبارک رمضان وارد شده است بخوانیم و درش تدبر کنیم.[18]
ضرورت تفسیر دعاهای ائمه
مفسرانی که اهل این معانی هستند، ادعیه ائمه را تفسیر کنند! مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که کم نظیر است؛ مثل دعای ابو حمزه که از حضرت سجاد وارد شده است، آن هم کم نظیر است و این هم کم نظیر است. دعای کمیل در شعبان وارد شده است و یکی از ادعیه ای است که در پانزده شعبان، شب پانزده شعبان خوانده می شود، مشتمل بر اسراری است که دست ما از آن کوتاه است. از ائمه هدی ادعیه ای وارد شده است که مضامین آنها را باید تامل کرد، و آنهایی که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند، بر آنها شرح کنند؛ آنها را به مردم ارائه بدهند، اگر چه هیچ کس نمی تواند آن چیزی[را] که به حسب واقع هست، شرح کند. ما از این مسئله باید بگذریم و همان اکتفا کنیم به اینکه ما تابع هستیم. و ما قائل به این هستیم که نور نبوت و نور امامت از صدر خلقت بوده است و تا آخر خواهد بود.[19]
کلام آخر
خدایا! فَقَدْ هَرَبْتُ إلَیکَ؛ معبودا اینک در ایستگاه شعبان به سوی تو آمده ام تا مرا بپذیری و راهم دهی. در باب شعبان دست گدایی دراز کرده و زبان توبه و انابه گشوده ام تا در به رویم باز کنی و دعوت نامه رمضانت را ارسال کنی.
خدایا!... مرا بازدار از اینکه انسان بینوا را فرومایه پندارم، یا گمان کنم که انسان توانگر، فضل و برتری دارد ... در مقابل، مرا بازدار از اینکه انسان توانگر را متکبر و بخیل پندارم و یا گمان کنم که بینوایان همواره فضل و برتری دارند... چیزی که از تو می خواهم تعادل است... که بدانم شریف کسی است که فرمانبرداری تو او را شرافت بخشیده باشد و عزیز کسی است که از بندگی تو عزت یافته باشد ... ای خداوند من! ای کارساز مردم بی کس و ناتوان و ای سنگر حوادث سهمناک...چون ما را تنها گذاری که تواند یاریمان کند و چون تو ما را ناتوان خواهی کیست که ما را نیرومند گرداند؟ رشته همه اینها در دست توست و گریزگاه همه ما سوی تو. ما به ناتوانی خود اقرار می کنیم... پس به آنچه وعده داده ای عطا فرما و آنچه را عطا کرده ای کامل کن. که تو بر هر چیز توانایی و اینها بر تو آسان است. الهی آمین یا رب العالمین.
پی نوشت ها:
[1] بیانات مقام معظم رهبری 13 / 3 / 1378
[3] فرازهایی از مناجات شعبانیه
[6] توصیه های آیت الله آقا مجتبی تهرانی در ماه شعبان
[7] رهنمودهای میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در مراقبت از ماه شعبان
[8] رهنمودهای میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در مراقبت از ماه شعبان
[9] بیانات آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق
[10] صحیفه امام، ج 13، ص:31و 32
[12] بیانات مقام معظم رهبری، 18 / 7 / 1383
[15] صحیفه امام، ج17، ص457 و 458.
[17] صحیفه امام، ج18، ص443 و 444.
[18] صحیفه امام، ج20، ص249 و 250.