وحدت اسلامی؛ قله عزت و سرافرازی

03 Dec 2017
کد خبر : 6725893
تعداد بازدید : 1000

پیامبر اکرم (ص) فرمود:مسلمانان با هم برادرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد، جز به تقوی.(کنز العمال، جلد 1)

وحدت اسلامی، قله عزت و سرافرازی

ضرورت وحدت و تفاهم و زمینه های تالیف قلوب

آن هنگام که بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله همچون آذرخشی، کویر ظلمانی جامعه بشری را پرتو افشانی نمود و سرزمین حجاز را مرکز تابش انوار تابناک وحی قرار داد، زنجیرهای اسارت که افکار مردم را در انجماد و تحجر قرار داده بود یکی پس از دیگری از هم گسست و به برکت نور حق و چشمه همیشه جوشان توحید، عداوت و دشمنی رنگ باخت; دلها به هم نزدیک شد; رحمت و برکت بر انسانها بارید و بالاخره این انقلاب معنوی و تحول ملکوتی با خود، آرامش، امنیت، الفت و حسن تفاهم را به ارمغان آورد .

اساسا تعالیم اسلام به گونه ای است که اتحاد و همبستگی مسلمانان را صرف نظر از تنوع قومی، نژادی، زبانی و فرقه ای ترویج می نماید . خدایی که مؤمنان می پرستند یکی است; شعارشان لا اله الا الله است و همه به رسالت محمدی ایمان دارند . تمامی مسلمانان قرآن را کتاب مقدس آسمانی خویش می دانند و آن را برای تقرب به حق و بهره مند شدن از معنویت آیاتش تلاوت می کنند; قانون اساسی همه مسلمین در این کتاب مندرج است; همه به سوی قبله ای واحد نماز می خوانند; بانگ اذان همه یکی است زمان معین آنان برای روزه داری و عبادت، ماه رمضان است; آنان روز اول شوال و نیز روز اضحی را عید خویش می شمارند و در ماه ذیحجه با هم در حرم امن الهی اجتماع می کنند تا مراسم حج ابراهیمی را انجام دهند . به ساحت مقدس خاندان نبوی ابراز ارادت می نمایند و احترام ویژه ای برای اهل بیت پیامبر قائل اند . این موارد بخوبی می تواند دلها را به یکدیگر پیوند دهد و روح برادری اسلامی که عظمت مسلمانان را به نمایش می گذارد، احیا نماید . (1)

قرآن کریم و عترت بر وحدت بین مردم تاکید دارند و علمای شیعه و سنی در این راستا تلاشهای وافری نموده اند تا بدفهمیها را از بین ببرند; جلو گمانهای نگران کننده و منفی را بگیرند و اجازه ندهند توهمات بی جا و برخی جهالتها چون آفتی مهلک، جامعه اسلامی را به بلای تفرقه دچار سازد و ابهت آنان را از بین ببرد . تاکید بر نقاط مشترک و نزدیک شدن به سرچشمه های اعتقادی، نمونه هایی از این گونه کوششها بوده است .

× اعتصام به رشته الهی

1 . قرآن کریم چنگ زدن به ریسمان الهی و الفت میان دلها را نعمتی از جانب خداوند دانسته است:

«واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا وکنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون » ; (2) «و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید و به یادآورید نعمتهایی را که خدا برای شما فرو فرستاد که چگونه دشمن یکدیگر بودید و خداوند بین قلبهای شما لفت برقرار کرد و به نعمت او همه با هم برادر شدید و به یادآورید که در لبه پرتگاه آتش بودید و شما را از آن رهانید . خداوند این گونه نشانه هایش را به شما می نمایاند [و بیان می کند]، باشد که هدایت شوید .»

قرآن کریم در این آیه از دو جامعه متضاد سخن به میان آورده است: یکی تفرقه توام با خصومت که در عصر جاهلیت ظهور داشته است و دیگری وحدت و برادری که با پذیرش اسلام در میان همان مردم پیدا شد .

قرآن کریم برای اینکه آثار لطف الهی و نقش تعیین کننده آن را در پیدایش چنین تحول روحی و درونی، گوشزد کند، آنها را به یادآوری و مقایسه بین این دو وضع دعوت می کند .

2 . خداوند متعال پیامبران را برانگیخت تا با تعالیم توحیدی خود و دعوت مردم به برپایی دین الهی به وحدت و تفاهم روی آورند و از پراکندگی و تفرقه در دین بپرهیزند که این دستوری الهی است . قرآن کریم می فرماید:

«شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیک وما وصینا به ابراهیم وموسی وعیسی ان اقیموا الدین ولا تتفرقوا فیه » ; (3) «آیینی را که خداوند برای شما [مسلمانان] مقرر فرمود، همان است که به نوح سفارش کرد و همان که به تو [ای پیامبر] وحی شد . و آنچه به ابراهیم، موسی و عیسی وصیت نمود که دین خدا را [همه با هم] برپا دارید و در آن اختلاف و پراکندگی نداشته باشید .»

3 . حضرت علی علیه السلام در آخرین وصیتش خطاب به فرزندانش می فرماید: «اوصیک یا حسن وجمیع ولدی واهلی ومن یبلغه کتابی بتقوی الله ربکم ولا تموتن الا وانتم مسلمون واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا; وصیت می کنم تو را ای حسن و تمام فرزندان و خویشانم را و هر که پیام من به او می رسد، به تقوای خدا که پروردگار شماست و اینکه نمیرید، مگر در حالی که مسلمان باشید . و همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید .»

4 . امام خمینی قدس سره پیام آور راستین مکتب قرآن در عصر کنونی نیز در این باره فرموده اند:

«اسلام دستور داده و فرموده است: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» ، همه با هم، تمام اقشار با هم، اعتصام به حبل الله، با توجه به خدای بزرگ همه باید پیش برویم . تخلف از این دستور الهی جرم است; گناه است . دستور اسلام است که همه باید معتصم به حبل الله باشیم .» (4)

و در جای دیگر توصیه نموده اند: «ملتها و دولتها اگر بخواهند به پیروزی و هدفهای اسلامی به تمام ابعادش که سعادت بشر ست برسند، باید اعتصام به حبل الله کنند; از اختلافات و تفرقه بپرهیزند و فرمان حق تعالی را ... اطاعت نمایند .» (5)

حضرت امام، اتحاد مسلمانان را برکت می داند و می فرماید:

«این یک برکت بزرگی است که ما را و همه برادران اهل تسنن و تشیع را یکجا جمع کرده و همه مان برای اسلام می خواهیم کوشش کنیم .» (6)

5 . رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند:

«من فارق جماعة المسلمین فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه . قیل: یا رسول الله، وما جماعة المسلمین؟ قال: جماعة اهل الحق وان قلوا; (7) هر کس از اجتماع مسلمانان دوری کند، ریسمان اسلام را از گردن خود باز نموده است . گفته شد: ای فرستاده خداوند! مراد از جماعت مسلمین چیست؟ فرمودند: حق گرایان; هرچند در اقلیت باشند .»

6 . نیز آن خاتم رسولان فرموده اند:

«ثلاث لا یغل علیهن قلب امرئ مسلم: اخلاص العمل لله والنصیحة لائمة المسلمین واللزوم لجماعتهم; (8) سه چیز است که هرگز دل مسلمان در مورد آنها خیانت نمی کند: خالص کردن عمل برای خدا و خیرخواهی برای پیشوایان مسلمان و همراهی و لازمت باجماعت مسلمین .»

7 . حضرت علی علیه السلام فرمودند:

«والزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعة وایاکم والفرقة فان الشاذ من الناس للشیطان کما ان الشاذ من الغنم للذئب; (9) با سواد اعظم [بزرگ ترین اجتماعات] باشید که دست خدا با این جمعیت است [البته مراد جمعیت حق است] و از پراکندگی بپرهیزید; زیرا کسی که از جمعیت مسلمانان کنار می رود بهره شیطان است; آن گونه که گوسفند تنها [و جدای از گله اش] گرفتار گرگ می شود .»

8 . سیره و روش حضرت علی علیه السلام نیز در این عرصه برای پیروان آن حضرت مهم ترین فراخوانی برای اتحاد و تفاهم است . آن حضرت گرچه منصوب از جانب خداوند و جانشین بلافصل رسول اکرم صلی الله علیه و آله و دارای ولایت مطلقه الهی بود و از این روی برای دست یازیدن به حق مسلم خویش از هیچ کوششی فروگذار نکرد و از همه قدرت و موقعیت و امکانات خود بهره برد تا اصل امامت در مدار اصلی اش قرار گیرد و امت واحده پیامبر از سیر مذکور دچار انحراف نشوند; ولی در برابر تزویرگران داخلی و غاصبان حقش قیام نکرد و دست به قبضه شمشیر نبرد و به رغم آن همه بی مهری و ظلم و ستم و ناجوانمردی نسبت به حضرت زهرا علیها السلام سکوت اختیار کرد . با آنکه این وضع برایش بسیار، بسیار تلخ و شکننده بود; چنانچه در خطبه شقشقیه به این موضوع اشاره دارند . صبر تلخ و سکوت طاقت سوز امام علی علیه السلام به دلیل مصلحتی برتر بود و آن نگهداری میراث رسول خدا صلی الله علیه و آله و حفظ اتحاد مسلمین و جلوگیری از تفرقه بین امت اسلامی بود . (10)

عوامل وحدت

الف) اخوت ایمانی و اسلامی

در عصر بعثت، اسلام از مردمی آن چنان متفرق و در حال اختلاف و ستیز، جبهه ای واحد و متشکل در برابر شرک، کفر و نفاق پدید آورد و همین اتحاد و انسجام در زیر پرچم توحید و رهبری رسول اکرم صلی الله علیه و آله عامل مهم پیروزی و غلبه آنان بر تمامی دشمنان سرسخت و نیرومند اسلام گردید . در موارد زیادی اخوت ایمانی به عنوان دلیلی بر اتحاد قلمداد شده است و بر اساس آن به وحدت و همکاری و یاری رساندن به مؤمنان سفارش شده است .

1 . قرآن کریم می فرماید: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم » ; (11) «مؤمنان با هم برادرند; پس بین برادران خود صلح برقرار سازید .»

2 . رسول اکرم صلی الله علیه و آله پس از مهاجرت به مدینه و پذیرش رهبری مردم، منشوری اساسی - که به صحیفه یا قانون اساسی مدینه موسوم است - بر اساس تعالیم قرآن کریم تدوین فرمود و با پیمان و میثاقی قبایل مختلف آن نواحی را به هم پیوند داد و امت واحدی تشکیل شد که محور آن به جای ملیت و نژاد، ایمان به خدا و آخرت و عمل صالح بود . (12)

3 . امام خمینی رحمه الله چنین بیان فرموده است: «این اسلام بود که همه را با هم مجتمع کرد و این اسلام بود که شما را پیروز کرد و این اسلام است که سعادت همه انسانها را تامین می کند .» (13)

در جای دیگر آن روح قدسی گفته اند: «این از عنایات اسلام است که همه برادران اهل سنت و شیعه با هم هستند و اختلافی هم با یکدیگر ندارند ... و من امیدوارم که این رویه مستدام باشد .» (14)

حضرت امام خمینی رحمه الله در مصاحبه با خبرنگار لبنانی «السفیر» خطاب به مسلمانان عرب زبان، خاطرنشان ساخته اند:

«بیایید اختلافات را کنار بگذارید و دست برادری به یکدیگر بدهید و همگام و هم پیمان با همه برادران مسلمان غیرعرب، تنها اسلام را تکیه گاه خود قرار دهید . با ... ذخیره الهی و معنوی که اسلام است می توانید قدرتی باشید که هرگز ابرقدرتها هوس تسلط بر شما را نکنند .» (15)

ب) تقوا و فضیلت

هنگامی که افراد جامعه به کلمه توحید روی آورند و دستورات الهی را به کار ببندند، تقوا و فضیلتهای عالی در بین آنها رواج می یابد . با گسترش مکارم اخلاقی و خصال نیک در جامعه و احیای سنتهای متکی بر ایمان و تقوا برتریهای قومی و نژادی و امتیازات کاذب از جامعه رخت برمی بندد .

رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی برتریهای نژادی را نفی فرموده و مردم را به خدای واحد، پدر واحد (حضرت آدم) و برتری ناشی از تقوا توجه می دهند:

«ایها الناس ان ربکم واحد واباکم واحد کلکم لادم وآدم من تراب ان اکرمکم عند الله اتقیکم و لیس لعربی علی عجمی فضل الا بالتقوی; (16) ای مردم، به درستی که پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی است . همه از آدم هستید و آدم از خاک است . گرامی ترین شما نزدخداوند با تقواترین شماست، عرب را بر عجم فضیلت نیست مگر به تقوا .»

این عبارت نورانی را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حجة الوداع فرموده اند .

امام خمینی قدس سره نیز می فرمایند:

«اگر با بی نظری و حسن نظر و تقوا در همه جا عمل بشود، اختلافاتی پیش نمی آید، همه این اختلافات برای این است که تقوای اجتماعی ندارند، تقوای شخصی و اخلاقی ندارند .» (17)

ج) حضور در اجتماعات عبادی سیاسی

بر اساس تعالیم دینی، اجرای فرایض دینی هرچه با اخلاص، در خلوت و دور از چشم مردم صورت گیرد، ارزش افزون تری دارد و در ارتقای معنوی انسان مؤمن تاثیر مهم تری دارد; با وجود این، اسلام دستور داده نماز به جماعت برگزار شود و ثواب این نماز بیش از آنچه تصور می رود از نماز فرادا بالاتر است; زیرا بر اثر حضور مسلمانان، آنان از وضع یکدیگر باخبر می شوند; دلهاشان به یکدیگر نزدیک می گردد و ... .

نماز جماعت یک اجتماع عبادی روزانه است و نماز جمعه، اجتماعی عمومی تر و هفتگی است که امام جمعه باید به جای دو رکعت، خطبه بخواند و در خطبه ها علاوه بر مواعظ، مسائل جهان اسلام را به آگاهی عموم نمازگزاران برساند و مصالح عمومی را مطرح کند . و نیرنگهای استکبار و توطئه های آنان را گوشزد نماید . نماز عیدین (عید فطر و عید قربان) اجتماعی دیگر است که سالانه برگزار می شود . از همه اینها مهم تر، عمومی تر و طولانی تر و متنوع تر برنامه حج است که بر هر انسان مسلمانی واجب است در صورت توانایی بدنی و مالی حداقل در طول عمر خود یک بار در این اجتماع مهم حضور یابد . در این عبادت عظیم، هم زمان واحد در نظر گرفته شده و هم مکان واحد، و حتی لباس یکسان . هدف آن است که شرکت کنندگان علاوه بر تمرین تزکیه درونی و آمادگی بیشتر برای تقوا و روی آوردن به فضیلت، در میعادگاه اهل توحید یعنی مسجدالحرام و اطراف خانه کعبه رنگ توحید و وحدت و یگانگی اجتماعی به خود گیرند .

حضرت علی علیه السلام در کلمات خود ضمن بیان فلسفه پاره ای از مقررات اسلامی درباره حج فرموده اند:

«والحج تقویة للدین [یا: تقربة للدین] ; (18) حج، تقویت دین است [یا فلسفه حج نزدیک کردن پیروان دین است] .»

به هر حال، منظور یکی است . علامه شهید مطهری رحمه الله در این باره نوشته است:

«اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج تقویت دین است، منظور این است که با اجتماع حج روابط مسلمانان محکم تر می شود و ایمان مسلمانان نیرومندتر می گردد و به این وسیله اسلام نیرومندتر می گردد . اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج نزدیک کردن دین است، باز واضح است که منظور نزدیک شدن دلهای مسلمانان است و نتیجه تقویت و نیرومندی اسلام است .» (19)

حضرت علی علیه السلام درباره خانه خدا فرموده اند:

«جعله سبحانه و تعالی للاسلام علما; (20) خداوند کعبه را پرچم اسلام قرار داده است .»

به اعتقاد استاد شهید مطهری، همان طوری که پرچمها رمز اتحاد و یگانگی جمعیتها و نشانه همبستگی آنهاست و بر پا بودن آن، علامت حیات آنهاست، کعبه برای اسلام این چنین است . (21)

مقام معظم رهبری در این خصوص این گونه توصیه نموده اند:

«حج می تواند روح توحید را در دلها زنده کند، تکه پاره های امت بزرگ اسلامی را به هم وصل کند، عظمت مسلمین را به آنان برگرداند و آنان را از احساس حقارت و ذلتی که بر ایشان تحمیل کرده اند، نجات دهد .» (22)

د) مسجد

مساجد علاوه بر آنکه از صدر اسلام کانونی برای عبادت، ارتباط با خداوند و تلاوت قرآن بوده اند، مکانهایی برای به هم پیوستن نیروهای مسلمین جهت حرکتهای دینی و تبلیغی و سرکوبی معاندان و از بین بردن آفات توحید به شمار می رفته اند .

امام خمینی قدس سره تاکید نمودند:

«... چون ملت مبارز، رمز پیروزی را یافته است و با هوشیاری دریافته که بسیج عمومی از سنگرهای الهی مساجد و منابر و محافل دینی گردید لازم است این سنگرهای اسلامی را حفظ کنیم، باید این اجتماعات در مساجد و محافل مذهبی هرچه بیشتر و با شکوه تر برپا شود .» (23)

ه) امر به معروف و نهی از منکر

همان گونه که اشاره نمودیم، خداوند در آیه 103 از سوره آل عمران به مسلمانان توصیه می فرماید: به حبل الله چنگ زنید و متفرق نشوید و در آیه 105 از این سوره (با یک آیه فاصله) به مؤمنان هشدار می دهد:

«ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ماجاءتهم البینات واولئک لهم عذاب عظیم » ; «مانند آنان که بعد از آمدن نشانه های روشن متفرق شده و اختلاف کردند نباشید . برای آنهاعذاب بزرگی است .»

آیه 104 همین سوره - که در میان آن دو آیه قرار گرفته - چنین است:

«ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر» ; «باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند .»

قرآن کریم می خواهد بفهماند که همواره باید از طریق دعوت به صلاح و خوبی و امر به معروف و باز داشتن از زشتیها، وحدت جامعه پایدار بماند .

اگر این استوانه اسلامی یعنی اصل فراخوانی به خوبی و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر فراموش شود و جامعه به گناه و خلاف روی آورد و فضایل و مکارم از مردمانش رخت بربندد، اتحاد میان آنها زایل می گردد . نکته مهم آنکه، نباید دعوت به صلاح و خیر بر تذکرات ساده اخلاقی و عبادی منحصر شود و هدفهای عالی تر و مهم تر فراموش گردد . نخستین و اساسی ترین اصل برای آمران به معروف و ناهیان از منکر این است که برای وحدت، اعتصام و انسجام جامعه بکوشند . وقتی جامعه از اتحاد و همبستگی برخوردار گشت، در پرتو آن بهتر به سوی فضیلتها و خوبیها گام برمی دارد .

نکته دیگر آن که وقتی عنصر امر به معروف و نهی از منکر در میان نباشد عوامل گوناگونی که دشمن بقای وحدت اجتماعی اند، همچون موریانه از درون، ریشه های اجتماع را می خورند و متلاشی می سازند و از این جهت، حفظ وحدت اجتماعی بدون نظارت عمومی صالحان امکان پذیر نخواهد بود .

پی نوشت:

1) ر . ک: یادداشتهای شهید مطهری، ج اول، ص 217 - 202 .

2) آل عمران/103 .

3) شورا/13 .

4) صحیفه نور، ج 6، ص 89 .

5) در جستجوی راه از کلام امام، دفتر 15، ص 152 .

6) همان، ص 121 .

7) امالی شیخ صدوق، ص 297 .

8) کافی، ج اول، ص 403 .

9) نهج البلاغه، خطبه 127، فراز دوم .

10) نهج البلاغه، نامه 62 .

11) یونس/19 .

12) ر . ک: سیره ابن هشام، ج اول، ص 501 .

13) در جستجوی راه امام از کلام امام، دفتر 15، ص 129 .

14) همان، ص 107 .

15) همان، ص 146 .

16) تحف العقول، ص 34 .

17) صحیفه نور، ج 17، ص 97 .

18) نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 244 .

19) یادداشتهای استاد مطهری، ج 2، ص 215 .

20) نهج البلاغه، خطبه نخست .

21) یادداشتهای استاد مطهری، ج 2، ص 216 .

22) روزنامه کیهان، ش 19939 .

23) روزنامه اطلاعات، شماره 22578، 19 شهریور 1381، ص 6 .