بعثت سرآمد نعمت های الهی

بعثت سرآمد نعمت های الهی


تاریخ انتشار : Publish : نسخه قابل چاپ Print

سلام بر مبعث، بهاری ترین فصل پهنه گیتی. سلام بر مبعث، فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت. سلام بر سالار قافله عشق حضرت محمد صلی الله علیه و آله . محمد صلی الله علیه و آله عصاره آفرینش، خلاصه خلقت و قاموس همه ارزش هاست. وارث یکصد و بیست و چهار هزار «فضیلت» است. مردی که دروازه های نور را به روی بشر گشود و عطر رویش وجودش، باغستان گران قدر توحید را به سبزه و گُل و میوه آراست.

بعثت سرآمد نعمت های الهی

پیامبر(ص) در چهل سالگی پس از گذشت چهل سال از عام الفیل در روز دوشنبه 27 رجب مبعوث به رسالت شد و با درخشش آیات وحی از افق غیب، جهان و جهانیان را روشن و منور ساخت.

واژه بعثت، از ریشه بعث یعنی برانگیختن و برشوراندن کسی برای انجام کاری است و مبعث بدین معنی است که خداوند متعال بنده صالح خودش حضرت محمد بن عبداللّه را به پیامبری برگزید و هدایت خلق را بر عهده او گذاشت. بر این اساس مبعث شگفت انگیزترین رستاخیز عالم بشریت و مبدأ تحول و تغییر اوضاع و حیات مجدد آیین توحیدی در عرصه جهان گشت. با بعثت پیامبر(ص) مزرعه خشکیده معنویت و توحید، شور و نشاط و حیات دوباره یافت و بار دیگر باران رحمت بر کویر تفتیده دل ها باریدن گرفت و باغ رسالت به ثمر نشست و توحید، عدل و آزادی، بار آورد و گلواژه های وحی نجات بشریت را نوید داد و مبارک ترین روز و عظیم ترین نهضت آغاز شد.

شریف ترین میوه باغ رسالت

امام خمینی(ره) درباره جایگاه و مکانت بعثت می فرماید:

« ... روز بعثت رسول اکرم(ص) در سرتاسر دهر «من الازل الی الابد» روزی شریف تر از آن نیست. برای اینکه حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده زیرا که بزرگتر از رسول اکرم(ص) در عالم وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی و حادثه ای بزرگتر از بعثت او هم نیست.»(1)

مقام معظم رهبری درباره عظمت این روز می فرماید:

« ... روز مبعث بی شک بزرگترین روز تاریخ بشر است زیرا هم آن کسی که طرف خطاب خداوند قرار گرفت و مأموریت بر دوش او گذاشته شد یعنی وجود مکرم نبی بزرگوار اسلام(ص) بزرگترین انسان تاریخ و عظیم ترین پدیده عالم وجود و مظهر اسم اعظم ذات اقدس الهی است ... و هم از این جهت که آن مأموریتی که بر دوش این انسان بزرگ گذاشته شد یعنی هدایت مردم به سوی نور برداشتن بارهای سنگین از روی دوش بشر و تمهید یک دنیای مناسب وجود انسان ... وظیفه بسیار بزرگی بود. یعنی هم مخاطب بزرگترین است. هم وظیفه بزرگترین است. پس این روز بزرگترین و عزیزترین روز تاریخ است.»(2)

وحی پشتوانه نیرومند عقل

خداوند جهت هدایت و سعادت انسان ابزار و راهکارهای زیادی در اختیار او قرار داده که مهم ترین آنها عقل و حجت باطنی و وحی و انبیاء الهی است. پیامبران از طریق وحی برای هدایت بشر فرستاده شده اند تا راه نجات و سعادت دنیا و آخرت را به انسان ها بیاموزند و حدود و مقررات آن را نیز روشن نمایند. زیرا عقل به تنهایی و بدون حمایت وحی ممکن است اسیر نفس گردد. عقل نیاز به تقویت و پشتوانه ای دارد که او را از اسارت خواهش ها و خواسته های پست نجات بخشد. پشتوانه ای که خطا و اشتباه در او راه نداشته باشد و از مقام عصمت و کنترل غیب برخوردار باشد و این جز از طریق بعثت تأمین نمی گردد. پس بعثت بزرگترین نعمت خداوند بر بشر است و لذا پروردگار بر این نعمت عظیم بر بشریت منّت نهاده و این احسان و تفضل را به رخ انسان کشیده است:

«لقد منَّ اللّه علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین؛(3) خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.»

واژه منّت، از (مَنّ) به معنای چیزی است که اشیا را با آن وزن و ارزیابی می نمایند و نیز به معنای نعمت بزرگ و سنگین و با عظمت نیز به کار می رود. بنابراین هر نعمت بزرگ و گرانبهایی را منت می گویند. منت ممکن است با عمل صورت گیرد و ممکن است با لفظ و گفتار.(4)

منت، در عمل این است که عملاً نعمت بزرگی را به شخصی عنایت کند. و خداوند بعثت و رسالت پیامبر(ص) را نعمت بزرگ بر مؤمنان دانسته است. در آیات دیگر هم خداوند به خاطر هدایت نمودن انسان ها به اعتقاد و باور دینی درست، بر آنها منت گذاشته است:

«بل اللّه یمنّ علیکم ان هداکم للایمان»(5)

از این رو برای شناخت صحیح و درست نعمت بزرگ بعثت پیامبر(ص) هر قدر تلاش کنیم و هرچه هزینه نماییم هنوز کم است و در برابر نعمتی که با آن روبه رو هستیم اندک است. زیرا خداوند با نعمت بعثت پیامبر(ص) چهره آفرینش را زیبایی و روشنایی بخشید و شب کائنات را به فروغ وحی روشن ساخت و معلم بشر با متن آموزشی، در این روز مشخص گشت.

زمینه های شناخت نعمت بعثت

بدیهی است شناخت درست یک نعمت بزرگ و درک عظمت آن بدون شناخت بسترها و زمینه های ظهور و بروز و شرایط زمانی و جغرافیایی و انسانی آن، اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است. از این رو دریافت اهمیت بعثت پیامبر وقتی بهتر روشن می شود که با اوضاع و شرایط پیش از بعثت آشنا شویم تا به خوبی دریابیم که بعثت پیامبر(ص) چه تحول و انقلابی در جهان پدید آورده است.

درباره عصر جاهلیت و حیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی شبه جزیرة العرب پیش از بعثت پیامبر(ص) مطالعات و پژوهش های فراوانی از دیدگاههای مختلف تاریخی، جغرافیایی، جامعه شناسی، مردم شناسی و دینی و ... انجام شده و همه ابعاد آن کاویده شده است.(6)

از امتیازات اسلام بر سایر ادیان و مذاهب آن است که همه پیش زمینه های تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دینی آن در قرآن کریم، نهج البلاغه و سایر منابع معتبر و کتاب های تاریخی و حدیثی و تاریخ مکتوب ثبت است.

قرآن، فضای پیش از بعثت را بسیار تاریک و تباه ترسیم کرده و آن را روزگار قتل و غارت، بی رحمی، زنده به گور کردن دختران، شیوع خرافات و اساطیر و افسانه ها و قصه های مبتذل و پرستش بت های بی شمار معرفی کرده و در تبیین شرایط و فضای آن عصر می فرماید:

«و کنتم علی شَفا حُفرَة منَ النار فانقذکم منها...؛(7) و بر کنار پرتگاه آتش بودید که خداوند شما را از آن رهانید.»

زیباترین تصویر از زمینه های بعثت را امیر بیان علی(ع) ارائه داده و فرموده است:

«پروردگار رسولش محمد(ص) را در هنگامه ای فرستاد که فاصله قطع رسالت های آسمانی و وحی الهی به درازا کشیده بود. مردمان در خواب بلند بی خبری فرو رفته و فتنه ها کمر به تباهی آفرینی بسته بودند، آتش جنگ ها زبانه می کشید دنیا تیره بود و پر فریب، خزان زده بود و یأس آفرین و بی برگ و بار، خشکسالی معنویت بود و قحطی حقیقت، نشانه های هدایت فرسوده و پرچم های گمراهی افراشته بود ... روزگاری بود میوه اش فتنه، خوراکش مردار و کسب و کارش آلوده، در دل ها هراس و در دست ها شمشیر ...»(8)

همچنین امام علی(ع) اوضاع دینی و فرهنگی و اجتماعی عصر پیش از بعثت را روزگار فترت و غیبت طولانی راهنمایان راه سعادت دانسته و در ترسیم آن می فرماید:

«پیامبر(ص) هنگامی مبعوث شد که ادیان و مکاتب پرشمار و فرقه های گوناگونی از هر دین و مکتبی سر برآورده بودند.»(9)

در این شرایط اصلی ترین پیام دین، توحید و خداشناسی نیز به انحراف گراییده بود یهودیان خداوند را مختص قوم بنی اسرائیل می دانستند مسیحیان خدا را به زمین آورده و به صلیب آویخته و مجوسان به ثنویت گراییده بودند، شرک و

بت پرستی در همه جا رواج داشت. شماری نیز به پرستش ستارگان و کواکب رو آورده به تناسب قدرت و قوت قوم و قبیله خویش ستاره ای بزرگ یا کوچک را می پرستیدند و بسیاری به انکار خدا و الحاد پناه برده بودند.

البته وضعیت اقتصادی آنان بهتر از اوضاع و شرایط دینی و اعتقادی آنان نبود. مغیرة بن شعبه، وضعیت اقتصادی عرب پیش از اسلام را برای یزدگرد پادشاه ایران چنین تشریح می کند:

«چه کسی بدحال تر از ما بود؟ گرسنگی مان به گرسنگی نمی مانست. خوراک ما سوسک و جُعل و عقرب و مار بود. کاشانه مان زمین پوشاک مان موی شتر و پشم گوسفند. قتل و تجاوز را دین خود ساخته بودیم. و دختران را از ترس تنگ دستی زنده به گور می کردیم»(10)

ابن خلدون جامعه شناس و تاریخ دان نامبردار مسلمان، جامعه عرب جاهلی پیش از اسلام را چنین توصیف نموده است:

«این قوم برحسب طبیعت، وحشی و یغماگر بودند و موجبات وحشی گری چنان در میان آنها استوار بود که خوی و سرشت آنان شده بود و از این خوی لذت می بردند ... پیداست چنین خوی و سرشتی با عمران و تمدن منافات دارد ...»

«هر چه را در دست دیگران می یافتند می ربودند و تاراج می کردند و روزی آنان در پرتو نیزه ها فراهم می آمد و در ربودن اموال دیگران حد معینی قائل نبودند بلکه چشم ایشان به هر گونه ثروت یا ابزار زندگی می افتاد آن را غارت می کردند.»(11)

درست در چنین شرایطی محمد بن عبداللّه به امر خداوند جهت نجات قوم خود مهیا شد. فردی که در شرافت تبار از دودمان بهترین پاکان و سلاله ابراهیم خلیل بود. قبل از بعثت هرگز گرد شرک و گناه نگشت. همواره بر آیین توحید استوار بود. در سفر تجاری که به شام داشت وقتی راهب نصرانی (بُحیرا) او را به لات و عزی، دو بت مشهور مکه سوگند داد، حضرت برآشفت و فرمود: «هرگز مرا به لات و عزی سوگند مده»(12)

سال ها روزان و شبان را به عبادت خدا و مطالعه و تفکر در آفرینش سپری کرد. بسیار پیش می آمد که محمد از مکه به عبادتگاهش در حرا پناه می برد و در غار حرا معتکف و به پرستش خدا و خودسازی به سر می برد و خود را آماده برداشتن بار سنگین رسالت می نمود. غرق اندیشه و تدبر در آفاق و انفس بود که در سکوت شب 27 رجب صدایی گرم و گیرا دلنشین در فضا پیچید که «بخوان!» صدا دوباره تکرار شد «بخوان» اینبار محمد(ص) گفت: من خواندن نمی دانم پاسخ شنید: «بخوان به نام پروردگارت که آدمی را از لخته خون آفرید.

بخوان و پروردگار تو ارجمندترین کریمان است. همو که با قلم و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت.»(13)

به این ترتیب گلواژه های وحی بر اولین مخلوق نوری و آخرین پیامبر(ص) فرود آمد. در آن شب نبض زمین از سنگینی فرود آمد آسمان بر پایگاه «حرا» به تپش افتاد و شکوهمندترین لحظه تاریخ رقم خورد. محمد(ص) آخرین سفیر الهی و برترین انسان جهان هستی و عصاره همه انبیاء، برانگیخته شد.

پی نوشتها:

1. صحیفه نور.

2. سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ 26 آبان 1377.

3. آل عمران، آیه 164.

4. مفردات، راغب اصفهانی، ماده (مَنَّ).

5. حجرات، آیه 17.

6. مجموعه ده جلدی المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، نوشته دکتر جواد علی، جامع ترین کتابی است که همه ابعاد زندگی مردمان پیش از بعثت را به تفصیل پرداخته است.

7. آل عمران، آیه 103.

8. خطبه 89.

9. محمد خاتم النبیین، ابوزهره، ج1، ص36. نهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج2، ص134.

10. البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج7، ص49.

11. ترجمه مقدمه ابن خلدون، ج1، ص285 و 286؛ فروغ ابدیت، جعفر سبحانی، ج1، ص52، چاپ هشتم.

12. فروغ ابدیت، ج1، ص209.

13. علق، آیات 1 تا 5.