بازگشت به صفحه کامل
« بازگشت

زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)؛ چهارم شعبان سالروز ولادت حضرت عباس (ع)

زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)؛ چهارم شعبان سالروز ولادت حضرت عباس (ع)


تاریخ انتشار : Publish : نسخه قابل چاپ Print

با توجه به روایاتی که در شان حضرت عباس (ع) از ائمه علیهم السلام رسیده و در آن به ایثار و فداکاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشکار می شود. حضرت عباس (ع) فرزند کسی است که آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانس نازل شد و از سلاله دودمانی است که اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.فداکاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی می داند.

زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)

خاندان حضرت عباس (ع):

در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پا به عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی و کنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، که امیرالمومنین از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت.

امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار کردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود که امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری که وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان کبود است، فدای امام حسین (ع).

دوران کودکی حضرت ابوالفضل العباس (ع):

در روزهای کودکی عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایی و کمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهی و رفتار آسمانی‏اش بر وی تاثیر می‏نهاد. او از دانش و بینش علی(ع) بهره می‏برد. حضرت در باره تکامل و پویایی فرزندش فرمود: ان ولدی العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا می‏گیرد، از من معارف فرا گرفت.

در آغازین روزهایی که الفاظ بر زبان وی جاری شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو یک. عباس گفت: یک حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خودداری کرد و گفت: شرم می‏کنم با زبانی که خدا را به یگانگی خوانده ‏ام، دو بگویم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده ‏ای پاک و مبارک برای ایام نوجوانی و جوانی عباس فراهم کرد تا در آینده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگی باشد. گاه که علی(ع) با نگاه بصیرت‏ آمیز خود آینده عباس را نظاره می‏کرد، با لبختدی رضایت ‏آمیز، سرشک غم از دیدگان جاری می‏کرد و چون همسر مهربانش از علت گریه می‏پرسید، می‏فرمود: دستان عباس در راه یاری حسین(ع) قطع خواهد شد.

آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنین خبر می‏داد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمویش جعفر بن ‏ابی‏طالب در بهشت پرواز کند. محبت پدری گاه علی(ع) را بر آن می‏داشت تا پاره پیکرش را ببوسد ، ببوید و با آداب و اخلاق اسلامی آشنا سازد. از اینرو لحظه‏ای عباس را از خود دور نمی‏ساخت. فرزند پاکدل علی(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، که با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در کنار او حضور داشت.
در ایام دشوار خلافت، لحظه ‏ای از وی جدا نشد و آنگاه که در سال‏37 هجری قمری جنگ صفین پیش آمد، با آن که حدود دوازده سال داشت، حماسه‏ای جاوید آفرید.

مقام علمی حضرت عباس (ع):

حضرت عباس (ع) در خانه ای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) کسب فیض کردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند.

لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است که فرموده اند: زق العلم زقا، یعنی همان طور که پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا می دهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.
علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در کتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود.

مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع):

اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از دیدگاه امامان معصوم (ع) دریابیم، کافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه کنیم.
در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل کاروان امام حسین (ع) حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد کرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود:‌ برادر جان، جانم به فدایت، سوار مرکب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال کن که به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.

در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد یکی آنکه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نکته دوم آنکه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس (ع) را به اردوی دشمن می فرستد.

روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس (ع) از اسب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:‌(الان انکسر ظهری و قلت حیاتی)یعنی (اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.
امام زمان (ع)، در قسمتی از زیارتنامه ای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له،‌الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی.

امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افکند و اشکش جاری شد. سپس فرمود:‌هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگار می انداخت و ایشان را موعظه می فرمود و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند.

آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.

 

ایثار و جانبازی، راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع):

با توجه به روایاتی که در شان حضرت عباس (ع) از ائمه علیهم السلام رسیده و در آن به ایثار و فداکاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشکار می شود. حضرت عباس (ع) فرزند کسی است که آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانس نازل شد و از سلاله دودمانی است که اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.
فداکاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی می داند.
در جایی دیگر، علی (ع) ایثار را بالاترین عبادت معرفی می نماید و در روایتی دیگر غایت و هدف تمام مکارم اخلاقی را ایثار و از خودگذشتگی می داند.

علی (ع) در قسمتی از نامه خود به حارث همدانی می فرماید: بدان که برترین مومنان کسی است که در گذشتن از جان و خانواده و مال خویش از دیگر مومنان برتر باشد.
حال در اینجا این سوال مطرح می شود که، مگر سایر شهیدان از جان خود نگذشتند، پس چه چیزی حضرت عباس را از سایر شهیدان متمایز می سازد؟

جواب این است که معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، کاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مکتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیک را از یکدیگر متمایز می سازد و ارزش اعمال را متفاوت می کند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و کلام پیامبر اسلام (ص) که فرمود:
(ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین)شاید ناظر به این معنا باشد.

در ضمن روایاتی که در مورد ثواب و عقاب عمل به صورتهای گوناگون و متفاوت نقل شده، به این دلیل است که ثواب یا عذاب یک عمل معین، با توجه به معرفت و نیت عامل آن متفاوت می شود. به عنوان مثال، ثواب زیارت امام رضا (ع) در روایتهای معتبر به صور متفاوت نقل شده است و در بعضی روایات تصریح شده که این تفاوت ثواب، به دلیل تفاوت در معرفت اشخاص است.
آری حضرت عباس (ع) با کمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی نمود و مراحل کمال و تعالی را طی کرد.

القاب تابناک حضرت ابوالفضل العباس (ع)

1. قمر بنی‏هاشم
بهره‏ مندی بسیار عباس از جمال و جلال و سیمای سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانی، زمینه ‏ساز این لقب است.

2. باب الحوائج
کریمی از دودمان کریمان که چون حاجتمندی سوی او روی کند، خواسته‏ هایش را برآورده می‏سازد.

3. طیار
بیانگر مقام و عظمت‏ حضرت عباس(ع) در فضای عالم قدس و بهشت جاودان است.

4. الشهید
شهادت، که نشان نمایان ابوالفضل(ع) است و در چهره حیات او درخشندگی بسیار دارد، زمینه ‏ساز این لقب است.

5. سقا
دلاوری عباس در صحنه های حیرت‏ آور آب‏رسانی به تشنگان، سبب این لقب شد.

6. عبد صالح
لقبی که حضرت صادق(ع) در زیارت عموی گرانقدرش بدان اشاره دارد:
السلام علیک ایها العبد الصالح.? سلام بر تو، ای بنده صالح خدا.

7. سپه سالار
صاحب لواء یا سپه سالار لقب بزرگترین شخصیت نظامی است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت.

8. پرچمدار و علمدار
یادآور دلاوی و حفظ لشکر در برابر دشمن است. علمداری عباس(ع) این لقب را برایش به ارمغان آورد.

9. ابوقربه (صاحب مشک)، عمید (یاور دین خدا)، سفیر (نماینده حجت ‏خدا)، صابر (شکیبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسی (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگری مهربان در برآوردن حاجات دیگران) و ... از دیگر لقبهای ابوالفضل است.

عباس بن علی«ع»

فرزند امیر المؤمنین،برادر سید الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین«ع»در روز عاشورا .عباس در لغت،به معنای شیر بیشه،شیری که شیران از او بگریزند است.(1)مادرش«فاطمه کلابیه»بود که بعدها با کنیه«ام البنین»شهرت یافت.علی«ع»پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج کرد.عباس،ثمره این ازدواج بود.ولادتش را در(2)شعبان سال 26 هجری در مدینه نوشته‏اند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهارفرزند رشید،همه در کربلا در رکاب امام حسین«ع»به شهادت رسیدند.وقتی امیر المؤمنین شهید شد،عباس چهارده ساله بود و در کربلا 34 سال داشت.کنیه‏اش «ابو الفضل»و«ابو فاضل»بود و از معروفترین لقبهایش،قمر بنی هاشم،سقاء،صاحب لواء الحسین،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوایج و...است.

عباس با لبابه،دختر عبید الله بن عباس(پسر عموی پدرش)ازدواج کرد و از این ازدواج،دو پسر به نامهای عبید الله و فضل یافت.بعضی دو پسر دیگر برای او به نامهای محمد و قاسم ذکر کرده‏اند.

آن حضرت،قامتی رشید،چهره‏ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را«قمر بنی هاشم»می‏گفتند.در حادثه کربلا،سمت پرچمداری سپاه حسین«ع»و سقایی خیمه‏های اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر،غیر از تهیه آب،نگهبانی خیمه‏ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین«ع»نیر بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسایش و امنیت داشتند(3).

روز عاشورا،سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.وقتی علمدار کربلا از امام حسین«ع»اذن میدان طلبید حضرت از او خواست که برای کودکان تشنه و خیمه‏های بی‏آب،آب تهیه کند.ابو الفضل«ع»به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و در بازگشت به خیمه‏ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید.البته پیش از آن نیز چندین نوبت.همرکاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود .عباس،مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود.وقتی وارد فرات شد،با آنکه تشنه بود،اما بخاطر تشنگی برادرش حسین«ع»آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:

یا نفس من بعد الحسین هونی‏

و بعده لا کنت ان تکونی‏

هذا الحسین وارد المنون‏

و تشربین بارد المعین‏

تالله ما هذا فعال دینی‏

 

و سوگند یاد کرد که آب ننوشد.(4) وقتی دست راستش قطع شد،این رجز را می‏خواند :

و الله ان قطعتموا یمینی‏

انی احامی ابدا عن دینی‏

و عن امام صادق الیقین‏

نجل النبی الطاهر الأمین‏

 

و چون دست چپش قطع شد،چنین گفت:

یا نفس لا تخشی من الکفار

و ابشری برحمة الجبار

مع النبی السید المختار

قد قطعوا ببغیهم یساری‏

فاصلهم یا رب حر النار

شهادت عباس،برای امام حسین بسیار ناگوار و شکننده بود.جمله پر سوز امام،وقتی که به بالین عباس رسید،این بود:«الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی».(5) و پیکرش،کنار«نهر علقمه»ماند و سید الشهدا به سوی خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد.هنگام دفن شهدای کربلا نیز،در همان محل دفن شد.از این رو امروز حرم ابا الفضل«ع»با حرم سید الشهدا فاصله دارد.

مقام والای عباس بن علی«ع»بسیار است.تعابیر بلندی که در زیارتنامه اوست،گویای آن است .این زیارت که از قول حضرت صادق«ع»روایت شده،از جمله چنین دارد:

«السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیر المؤمنین و الحسن و الحسین ...

اشهد الله انک مضیت علی ما مضی به البدریون و المجاهدون فی سبیل الله المناصحون فی جهاد اعدائه المبالغون فی نصرة اولیائه الذابون عن أحبائه...»(6) که تأیید و تأکیدی بر مقام عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد«ع»نیز سیمای درخشان عباس بن علی را اینگونه ترسیم فرموده است:«رحم الله عمی العباس فلقد آثر و ابلی و فدا اخاه بنفسه حتی قطعت یداه فابدله الله عز و جل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائکة فی الجنة کما جعل جعفر بن ابی طالب.و ان للعباس عند الله تبارک و تعالی منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة»(7).که در آن نیز مقام ایثار،گذشت،فداکاری،جانبازی،قطع شدن دستانش و یافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طیار و فرشتگان مطرح است و اینکه:عمویم عباس،نزد خدای متعال،مقامی دارد که روز قیامت،همه شهیدان به آن غبطه می‏خورند و رشک می‏برند.

عباس یعنی تا شهادت یکه تازی‏                 عباس یعنی عشق،یعنی پاکبازی‏

عباس یعنی با شهیدان همنوازی‏                   عباس یعنی یک نیستان تکنوازی‏

عباس یعنی رنگ سرخ پرچم عشق‏        یعنی مسیر سبز پر پیچ و خم عشق‏

جوشیدن بحر وفا،معنای عباس‏            لب تشنه رفتن تا خدا،معنای عباس(8)

 

در زیارت ناحیه مقدسه نیز از زبان حضرت مهدی«ع»به او اینگونه سلام داده شده است:«السلام علی ابی الفضل العباس بن امیر المؤمنین،المواسی اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه،الفادی له،الواقی الساعی الیه بمائه،المقطوعة یداه...»(9).

کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام‏              شد در این قبله عشاق،دو تا تقصیرم‏

دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد              چشم من داد از آن آب روان تصویرم‏

باید این دیده و این دست دهم قربانی‏              تا که تکمیل شود حج من و تقدیرم(10)

 

پی‏نوشتها

1ـ لغت نامه دهخدا.

2ـ      الیوم نامت اعین بک لم تنم‏       و تسهدت اخری فعز منامها

3ـ بحار الانوار،ج 45،ص .41

4ـ معالی السبطین،ج 1،ص 446.مقتل خوارزمی،ج 2،ص .30

5ـ مفاتیح الجنان،ص .435

6ـ سفینة البحار،ج 2،ص .155

7ـ خلیل شفیعی.

8ـ بحار الأنوار،ج 45،ص .66

9ـ ای اشکها بریزید،حسان،ص 210.درباره زندگی عباس بن علی علیه السلام.ر.ک:«العباس بن علی»،باقر شریف القرشی،214 صفحه،دار الکتاب الاسلامی.

10ـ انصار الحسین،ص 105،تنقیح المقال،مامقانی،ج 2،ص .